خانه » مقاله ها » مطالب مفید و پندآموز » سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث، شاعر ایرانی
سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث، شاعر ایرانی

سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث، شاعر ایرانی

سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث، شاعر ایرانی
مهدی اخوان ثالث،«امید» ِ نااُمید
مهدی اخوان ثالث در ۲۷ اسفندماه ۱۳۰۷ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. نام پدرش علی و نام مادرش مریم بود. پدر مهدی از مردم یزد بود که در جوانی به مشهد مهاجرت کرده و در این شهر سکنا گزیده بود. کار پدر مهدی تهیه‌ی داروهای گیاهی و در حوزه‌ی طب سنتی بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در دبستان‌ها و دبیرستان‌های مشهد سپری کرد و از هنرستان صنعتی همین شهر و در رشته‌ی آهن‌گری فارغ‌التحصیل شد و پس از دو سال در سال ۱۳۲۷ شمسی وارد تهران شد و وارد وزارت فرهنگ در آمد. می‌گویند او ذوق شاعرانه را از مادر خود به ارث برده است.
حمید مصدق در مورد اخوان می‌گوید: «در عین نیازمندی، بی‌نیاز بود و برای جیفه‌ی دنیوی سر بر هیچ مقامی خم نکرد.» «عماد خراسانی» دوست و هم‌شهری اخوان در مورد زندگی اخوان چنین می‌گوید: «این درد ندارد که «اخوان» بعد از چهل سال قلم‌زنی، در مقدمه‌‌ی همین کتا ب اخیرش (تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم)، پس از اظهار ارادت به دوستان و ابراز حق‌شناسی می‌گوید: « بی‌هیچ رودربایستی و شرمندگی می‌گویم که در این اواخر، شش هفت هشت سالی هست که زندگی من از رهگذر محبت اینگونه دوستان می‌گذرد. همه‌ی درآمدهای من قطع شده است. من بودم و قناعت به در‌آمد کتابهایم (که به لطف و عنایت و محبت حضراتی که نام برده شناخته‌اند) دارد روز به روز فشرده و فشرده‌تر، کمتر و کوتاهتر می‌شود. بقول معروف آب می‌رود…»
سخنی را که محمد قائد در مورد اخوان ثالث می‌گوید و به گونه‌ای به همین شرایط اخوان ثالث که گفته شد ربط دارد، شاید در این‌جا قابل تامل بیاید:
«نیمایوشیج و جلال آل‌احمد تحقق رؤیاهایشان را ندیده از دنیا رفتند. مهدی‌ اخوان‌ثالث تا این حد نیکبخت نبود. وقتی‌ تجویزهای او روی صحنه آمد، کم و کمتر شعر گفت. سالها نوید روزی‌ داده بود که خلق به پا خیزد و گفته بود حتی حملۀ اسکندر‌ بهتر از آن بساط است.
با روحیه‌ی عدالت‌خواهی‌ای که در اخوان هست می‌توان با توجه به سخنان قائد، شرایط اخوان را درک کرد. کسی که به آمال و آرزوهایش رسید اما رسیدنی فاجعه‌بار بود. خلق به پاخاست اما نتیجه‌اش برای اخوان – و بسیاری از مردم- نه تنها آزادی و عدالت نبود بل‌که فقر و مشقتی بود که نصیبش شد. عقده‌ی عدالت اخوان هیچ‌گاه گشوده نشد.«من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده‌ی عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده‌ی عدالت دارد، قافیه دو کفه‌ی ترازو است که خواستار عدل است… گه‌گاه فریادی و خشمی نیز داشته‌ام.»

منبع : www.atreeart.com

باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

http://www.yogaacademy.ir/

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*