خانه » مقاله ها » مقاله های عمومی » هفت راه ساده برای تقویت اعتماد به نفس در کودک
هفت راه ساده برای تقویت اعتماد به نفس در کودک

هفت راه ساده برای تقویت اعتماد به نفس در کودک

بی قید و شرط عشق بورزید

اعتماد به نفس کودک وقتی شکوفا می‌شود که نوعی علاقه بی قید و شرط را ببیند، عشقی که می‌گوید «دوستت دارم، هرکه باشی و هرچه انجام بدهی». وقتی کودکتان را صرفنظر از توانایی هایش، مشکلاتش، اخلاقش، یا قدرتش می‌پذیرید، به او بیشترین کمک را می‌کنید. بنابراین، او را در عشق خود غرق کنید.

 
او را تا می‌توانید بغل کنید، ببوسید و به پشتش بزنید و فراموش نکنید به او بگویید که چقدر دوستش دارید. وقتی مجبورید در موردی به او تذکر بدهید ، به او بفهمانید تذکر شما در مورد  رفتارش  است و نه خودش . مثلا، به جای این که بگویید «خیلی پسر شرّی هستی. چرا درست نمی‌شی؟ به او بگویید، «لطفا تو خونه فوتبال بازی نکن. فوتبال بازی بیرون از خونه است».

توجه کنید

وقتی را برای توجه کامل به کودک خود کنار بگذارید. این بسیار به احساس اعتماد به نفس کودک شما کمک می کند چون به او این پیغام را می‌دهد که شما فکر می‌کنید او مهم و ارزشمند است. حتما نباید وقت زیادی باشد؛ فقط  چند لحظه‌  که وقتی می‌خواهد با شما حرف بزند، دست از سرکشی به صندوق پست می‌کشید یا تلویزیون را خاموش می‌کنید تا جواب سوالش را بدهید. با او ارتباط چشمی برقرار کنید تا معلوم باشد که واقعا دارید به چیزی که می‌گوید گوش می‌دهید. اگر وقتتان کم است، بدون نادیده گرفتن نیازهایش این نکته را به او بگویید. بگویید «خب همه اتفاقهای  تمرین فوتبال را برام تعریف کن، بعد که تموم شد باید برم شام درست کنم».

محدودیت‌ها را یادش بدهید

چند قانون منطقی برای کودک خود وضع کنید. مثلا، اگر به او می‌گویید که موقع دوچرخه سواری در خیابان باید کلاه  سرش بگذارد، اجازه ندهید بدون کلاهش به خانه دوستش برود. اگر بداند که بعضی قوانین خانوادگی نقشِ روی سنگ شده اند، احساس امنیت بیشتری می‌کند و به زودی بر طبق انتظارات شما زندگی خواهد کرد. فقط بکوشید واضح و باثبات باشید  و نشان دهید که به او اعتماد دارید و از او انتظار دارید که کار درست را انجام دهد.

از ریسک کردن‌های سالم استقبال کنید

کودکتان را به کشف چیزی تازه، مثل خوردن غذایی متفاوت، یافتن دوستان تازه، یا اسکیت سواری تشویق کنید. با این که همیشه احتمال شکست وجود دارد اما بدون ریسک کردن موفقیت هم به دست نمی آید. پس به کودک خود اجازه‌ی تجربه‌های کم خطر را بدهید و در مقابل تقاضاهای او در دخالت خود مقاومت کنید.

 
مثلا سعی نکنید به محض این که از خواندن کلمه‌ای دشوار احساس یاس کرد، او را «نجات» دهید. پریدن وسط کار او و گفتن این که «خودم می‌کنم» او را وابسته بار می‌آورد و اعتماد به نفس ِ او را کم می‌کند. شما با برقراری تعادل در نیاز به حمایت از او و نیاز او به تجربه کردن کارهای تازه اعتماد به نفسش را شکل خواهید داد.

اجازه بدهید اشتباه کند

البته یک جنبه حق انتخاب دادن و خطر پذیری این است که کودکتان در معرض اشتباه قرار می‌گیرد. اینها درسهای باارزشی برای اعتماد به نفس کودکتان هستند . بنابراین اگر کودکتان با وقت تلف کردن در اتاق خوابش از اتوبوس مدرسه جا مانده است، او را تشویق کنید که بیندیشد دفعه بعد چطور رفتار کند بهتر است.

 
به این ترتیب اعتماد به نفسش صدمه نمی‌بیند و خواهد فهمید که گاهی می‌شود اشتباه کرد. دانیل میر، استادیار آموزش ابتدایی در دانشگاه ایالت سان فرانسیسکو می‌گوید اگر خودتان اشتباه کردید، به آن اعتراف کنید. پذیرش و اصطلاح اشتباهات پیغام قدرتمندی به فرزندتان می‌رساند و پذیرش مشکلات را برای کودک آسان‌تر می‌کند.

از اتفاقات مثبت تجلیل کنید

 
همه تشویق  پذیر هستند، بنابراین سعی کنید چیزهای خوبی را که کودکتان در روز انجام می‌دهد با صدای بلند اعلام کنید. مثلا به پدرش بگویید «پیتر امروز همه تکالیفش را سریع انجام داد». با این کار او را در معرض  تحسین خود و پاسخ دلگرم کننده‌ی پدرش قرار می‌دهید. واضح و مشخص بیان کنید. به جای این که بگویید « خوب بود» بگویید «ممنون که میز شام را چیدی». این درکِ انجام کار و ارزش فردی را در او بالا می‌برد و به او اجازه می‌دهد دقیقا بداند چه کاری را درست انجام داده است.

خوب گوش کنید

اگر کودکتان نیاز به حرف زدن دارد، بایستید و به چیزی که برای گفتن دارد خوب گوش دهید. او نیاز دارد احساس کند که افکارش، احساساتش، خواسته‌ها و نظراتش مهم هستند. به او کمک کنید با نام گذاشتن روی احساساتش با آنها راحت کنار بیاید.

 
بگویید «می‌فهمم که ناراحتی چون نمی‌توانی به آن مهمانی بروی». با پذیرفتن احساساتش بدون قضاوت درباره آنها، به احساسات او اعتبار می‌بخشید و نشان می‌دهید که برای چیزی که می‌خواهد بگوید ارزش قایلید. اگر احساسات خودتان را با او سهیم کنید مثلا اگر بگویید:«من نگران مامان بزرگم. خیلی مریضه»، او هم در بیان احساسات خودش اعتماد به نفس پیدا می‌کند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*