برچسب: مجله دانش یوگا

  • آموختن بخشش، در حفظ سلامت ما ضروری است

    آموختن بخشش، در حفظ سلامت ما ضروری است

    بر طبق طب چینی ، هنگامی که کسی را نمی بخشید ، این نبخشیدن بر روی ارگان های بسیاری در بدنتان بخصوص روی روده بزرگ (رهاکردن ) ، کبد (خشم جمع شده ) ، شکم (هضم احساسات و افکار )اثر میگذارد.

    تمرین بخشش 

    _نامه بخشش به شخصی که از او خشمگین بوده اید، بنویسید .لازم نیست این نامه را حتما به دست او برسانید، اما هر آنچه دلتان می خواهد را در آن بنویسید .

    _قلبتان را با مدیتیشن تازه کنید .

    _شمعی به نشانه ی بخشش روشن کنید.

    _جملات تاکیدی بگویید،مثلا بگویید که خدا عشق است ،همه را می بخشم.

    _بخشش خود را با بیان نام فردی که از او کینه به دل داشتید ، با صدای بلند ابراز کنید .

     

    منبع : مجله دانش یوگا شماره ۹۸ ص ۲۳(موجود در شعب آکادمی یوگا مازندران )

    آکادمی یوگا مازندران

     

     

  • تفکر مثبت

    تفکر مثبت

    نویسنده: سوامی شیواناندا    Swami Sivananda
    برگردان: واحد ترجمه

    هدایت ذهن به راه صحیح
    ذهن را می‌توان به رانندۀ هوشمند ماشینِ جسم تشبیه کرد، پس مهم است که ذهن را آگاهانه به‌سوی مثبت اندیشی هدایت کنیم تا به سرمنزل مقصود نائل آییم. تفکر مثبت، احساسات والای دیگری همچون شجاعت، عشق و قناعت را مرحله‌به‌مرحله جایگزین احساسات منفی‌ای همچون ترس، خشم، حسادت یا بی‌قراری می‌کند.

    افکار منفی را از پای درآورید
    راه تحت کنترل درآوردن، خالص‌سازی و تسلط بر افکار را بیاموزید. علیه افکار منفی و شک‌ها مبارزه کنید. افکار را از هرجایی که به سمت شما می‌آیند، کنترل کنید. تفکرِ افسردگی، شکست، ضعف، تیرگی، شک، ترس، همه افکار منفی هستند. افکار مثبت همچون شجاعت، استقامت، عشق، رضایت و شادی را در وجود خود نهادینه کنید، سپس افکار منفی از وجود شما رخت برمی‌بندند.

    قوانینِ افکار برتر
    شما آن چیزی هستید که می‌اندیشید. زندگی شما آن چیزی است که می‌اندیشید. تفکر خود را بهبود ببخشید. افکار بهتر، اعمال بهتری را در پی خواهند داشت. بیاموزید که همه‌جا را مثبت ببینید. این تغذیۀ حقیقی چشمان شماست. خلوص فکر شما بستگی به خلوص مواد غذایی مصرفی شما دارد. به تغذیۀ خود توجه کنید. زمانی که افکار مثبت و نشاط‌بخش دارید، می‌توانید بهتر ببینید، بهتر بشنوید، بهتر مزه کنید، بهتر فکر کنید.

    افکار دارای قدرت بالایی هستند
    افکار دارای قدرت بی‌نظیری هستند. افکار می‌توانند بیماری را درمان کنند و ذهنیت یک فرد را تغییر دهند. افکار هر کاری می‌توانند بکنند. می‌توانند شگفتی بیافرینند. سرعت فکر غیرقابل‌تصور است.

    افکار می‌توانند سرنوشت شما را تغییر دهند
    انسان اندیشه‌ای را می‌کارد و عملی را درو می‌کند. عملی را می‌کارد و عادتی را درو می‌کند. عادتی را می‌کارد و شخصیتی را درو می‌کند. شخصیتی را می‌کارد و سرنوشتی را درو می‌کند.
    انسان سرنوشت خود را با افکار و اعمال خود می‌سازد. او این توانایی را دارد که سرنوشت خود را تغییر دهد. او خالق سرنوشت خود است. شکی در این موضوع نیست. با تفکر صحیح و تلاش، انسان می‌تواند بر سرنوشت خود تسلط پیدا کند.

    برگرفته از:
    http://www.sivananda.eu/en/meditation/positive-thinking.html

    مجله دانش یوگا

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir/

  • قدرت موسیقی در از بین بردن استرس

    قدرت موسیقی در از بین بردن استرس

    قدرت موسیقی در از بین بردن استرس
    نویسنده: جین کولینگوود Jane Collingwood
    برگردان: شکوفه شنوافلاح

    چهار دقیقه بخوانید
    نیروی سحرآمیز موسیقی که به شکلی کاملاً منحصربه‌فرد احساسات ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد، برای همه ثابت‌شده است. اصوات موسیقی به علت برخورداری از بار هیجانی و عاطفی، تأثیرات عمیقی بر روحیه، شخصیت و پرورش عواطف انسانی می‌گذارند و در تعدادی از شاخه‌های طبِ جایگزین مانند طب سوزنی، هومئوپاتی و آیورودا نقش عمده‌ای در درمان دارند. امروزه به علت نگرش علمی و روشمند به موسیقی در درمان بیماری‌ها، موسیقی‌درمانی به‌عنوان رشته‌ای مستقل موردتوجه قرارگرفته و روشی مکمل در درمان‌های رایج پزشکی است. طی تحقیقات انجام‌شده، درد باعث افزایش تحمل و موسیقی شاد و فرح‌بخش باعث کاهش خستگی و نشاط همراه با آرامش می‌شود. از موسیقی می‌توان به‌عنوان یک ابزار قدرتمند برای دور کردن استرس استفاده کرد. گوش کردن به موسیقی ممکن است آرامش بسیار زیادی به ذهن و بدن ما بدهد، مخصوصاً یک قطعه موسیقی کلاسیک ملایم تأثیرات مفیدی روی عملکردهای فیزیولوژیک خواهد داشت. ضربان قلب را کاهش می‌دهد، فشارخون را پایین می‌آورد و ترشح هورمون‌های استرس‌زا را کم می‌کند.
    موسیقی باعث می‌شود که بعضی از احساسات سرکوب‌شدۀ خود را کشف کنیم، بنابراین منجر به یک مدیتیشن خوب می‌شود و جلوی پرسه زدن‌های ذهن را می‌گیرد.
    یک قطعه موسیقی بر روی هر فردی تأثیر متفاوتی بر جای می‌گذارد و فقط خود فرد می‌تواند تشخیص دهد که چه موسیقی‌ای دوست دارد و در حالات روحی مختلف چه آهنگی برایش مناسب‌تر است؛ اما توصیه می‌کنیم اگر معمولاً موسیقی کلاسیک گوش نمی‌کنید، حداقل به آهنگ‌های ملایم گوش دهید.
    برای گنجاندن موسیقی در یک زندگی پرمشغله سعی کنید در محل کار یا به‌جای تماشای تلویزیون، موسیقی گوش دهید. اگر ممکن است با موسیقی بخوانید و در عمق آن فروروید. خواندن با آهنگ برای افراد برونگرا بسیار مفید است. قبل از خواب موزیک ملایم گوش کنید تا در حالت صلح و آرامش قرار بگیرید و خواب خوب و راحتی داشته باشید.

    دربارۀ موسیقی تحقیق کنید
    صدها سال است که از موسیقی برای درمان بیماری‌ها و هماهنگی بین ذهن و بدن استفاده می‌شود؛ اما مطالعات اخیر نشان می‌دهد که:
    –    شکل موسیقی و ساختار آن بر ذهن ناتوان و مضطرب و امنیت آن تأثیر زیادی دارد. بعضی از موسیقی‌ها باعث هماهنگی و همسویی ذهن و بدن می‌شوند و درنتیجه کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشند. پس باید موسیقی خوب را بشناسیم و اگر اطلاعاتی در این مورد نداریم، مشاوره بگیریم.
    –    موسیقی مناسب، هیجان، غم و اندوه مزمن را کاهش می‌دهد، افسردگی را درمان می‌کند و اعتمادبه‌نفس افراد بزرگ‌سال را بالا می‌برد.
    –     صدای آهنگ ملایم در بیمارستان باعث می‌شود پرستاران کمتر احساس خستگی کنند و باروحیۀ بهتری در محل کار حضورداشته باشند.
    –    گوش دادن به موسیقی با هدفون در بیمارستان استرس قبل از عمل جراحی را در بیمار کاهش می‌دهد.
    –    موسیقی‌درمانی به طرز قابل‌توجهی منجر به کاهش اضطراب می‌شود و میل به فرآیند درمان و بهبود را در بیماران مبتلابه سرطان افزایش می‌دهد.

    مدیتیشن
    برخی موسیقی‌ها مناسب مدیتیشن هستند و کمک می‌کنند ذهن آرام شود و در مرحلۀ ریلکسیشن قرار بگیرد. البته هر موسیقی آرامی به درد همۀ افراد نمی‌خورد. موسیقی‌های ساختارشکن، مهیج هستند و حتی ممکن است باعث خشمگین شدن شما شوند. موسیقی ملایم با ملودی خانوادگی، آرامش‌بخش است. باید خوب تحقیق کنید تا موسیقی مناسب خودتان را پیدا کنید. صدای ضبط‌شدۀ طبیعت در سی‌دی بسیار عالی است. برای مثال صدای آب باعث تسکین بعضی افراد شود و به تصویرسازی ذهنی مثل دراز کشیدن کنار نهر در پایین کوه یا چشمه‌ای خروشان کمک کند یا صدای پرنده باعث می‌شود ذهن به‌آرامی از استرس دور شود. برای پیدا کرد موسیقی مناسب خودتان می‌توانید از یک مشاور، روان‌درمانگر یا موسیقی‌درمانگر کمک بگیرید. در پایان اینکه تأثیر موسیقی را بر ذهن و روان خود جدی بگیرید و ذهن خود را به هر چه که در بازار ارائه می‌شود، نسپارید. گوش ندادن به موسیقی به‌مراتب بهتر از گوش دادن به موسیقی نامناسب است، زیرا بعضی از موسیقی‌ها بسیار غمگین و پر از کلمات تلقینی منفی هستند و با گوش دادن به آن‌ها احساس یاس و بدبختی بر شنونده غالب می‌شود. گوش دادن به چنین اشعار و آهنگ‌هایی به‌مرورزمان فرد را به وادی افسردگی می‌کشاند. حتی بعضی از موسیقی‌ها ظاهراً شاد هستند؛ درحالی‌که درون خود بار منفی و اشعار محزون کننده و منحرف‌کننده‌ای دارند. خصوصاً بعضی از موسیقی‌های غربی، اعتیاد و مصرف الکل را ترویج می‌کنند؛ درحالی‌که فرد خواننده درحالی‌که این کلمات را تلقین می‌کند به رقص و پای‌کوبی می‌پردازد؛ بنابراین شنونده‌ای زیرک باشید و سعی کنید در همه حال در مسیر تعالی و معنویت گام بردارید.

    جین کولینگوود

    جین کولینگوود؛ مشاور و روان‌درمانگر بزرگ‌سالان درزمینۀ روابط اجتماعی، روابط عاطفی، افسردگی،‌اضطراب،‌سوگواری و غم‌زدگی، مشکلات خانوادگی و بهبود مشکلات ذهنی است. او همچنین نمایندۀ خیرین شهر پلیموت برای حمایت رایگان از درمان جویان و فراهم کردن نیازمندی‌های آنان است. او معمولاً به‌عنوان رئیس جلسات کمیتۀ خدماتی درمان جویان پلیموت فعالیت می‌کند و همۀ فعالیت‌های او حمایتی و خیرخواهانه است.

    برگرفته از:
    http://psychcentral.com/lib/the-power-of-music-to-reduce-stress/

    مجله دانش یوگا

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir/

  • روش مناسب تمیز کردن تشک یوگا چیست؟

    روش مناسب تمیز کردن تشک یوگا چیست؟

    روش مناسب تمیز کردن تشک یوگا چیست؟

    محقق: آریا سیروسی

    بوی بد، عدم نظافت و استفاده از عطرهای تند و البته سر و صدا از جمله شکایات هنرجویان یوگا است. راه کارهای ساده ای برای حل مشکل وجود دارد، راه کارهای ساده ای که هر یک از ما باید پیگیر آن باشیم تا آسایش خود و سایر هنرجویان حفظ شود.

    قبل و بعد از هر تمرین یوگا

    بعضی کارها راحت است، و اگر دوست دارید تشک شما به خوبی یک تشک نو تا حد ممکن باشد(بدون بوی بد!) باید بعد از هر تمرین انجام شود.

    •برای یوگا خود را نظافت کنید. بخصوص در ماه های تابستان که بدون کفش و پابرهنه به هر جا سرک می کشید، تشک شما خاک بیشتری از حد معمول را جذب می کند. شستن دست ها و پاها قبل از تمرین به تمیز نگاه داشتن تشک کمک می کند.

    •پس از تمام شدن تمرین، می توانید از یک دستمال مرطوب برای تمیزکردن روی تشک استفاده کنید. دستمال های مرطوب آماده جایگزین مناسب اما گرانتری است. افشانه تمیزکننده  سطوح ملایم نیز بد نیست، اما به هرحال حاوی مواد شیمیائی است. هنگام تمیز کردن بخصوص روی نقاطی که دست ها و پاها بیشتر روی تشک قرارگرفته تمرکز کنید. پس از تمیزکردن، حتماً صبرکنید تا تشک خشک شود و بعد آن را جمع کنید.

    تمیزکردن کامل تشک یوگا

    هر از گاهی باید تشک به نحو مناسبی پاک و تمیز شود. اگر به طور منظم تمرین می کنید، ماهی یکبار زمان مناسبی است به شرطی که پس از هربار استفاده تشک خود را به نحوی که در بالا گفته شد تمیز کرده باشید.

    •همانطور که گفته شد می توانید برای تمیز کردن تشک یوگا از تمیزکننده های سطوح، البته از نوع ملایم آن استفاده کنید. نحوه استفاده از این تمیزکننده ها روی آن ها نوشته شده است، اما باید توجه داشت که این تمیزکننده ها بهرحال از مواد فرآوری شده تولید شده اند. انتخاب دیگر شما، می تواند محلول نظافت شخصی دست ساز باشد.

    ادامه مقاله را می توانید در مجله شماره ۸۵ دانش یوگا مطالعه کنید.

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir/

  • قضاوت در یوگا – شش نکته برای خودداری از قضاوت

    قضاوت در یوگا – شش نکته برای خودداری از قضاوت

    نوشتۀ: آماندا شیو    Amanda Sive
    برگردان: واحد مجله دانش یوگا
    من هر زمان که آسانای پرتوجویی را تصحیح می‌کنم و او عذرخواهی می‌کند، تعجب می‌کنم. خوشبختانه این اتفاق زیاد نمی‌افتد. پیامی که این عذرخواهی برای من دارد این است که این پرتوجو خودش را قضاوت می‌کند یا از اینکه توسط معلم و یا دیگر پرتوجویان مورد قضاوت قرار بگیرد، می‌ترسد.
    چندی پیش در کلاسی شرکت کردم که قبلاً در آن حضور نداشتم. موقعیتی پیش آمد تا وضعیت «کلاغ در حال پرواز » را که آسانای پیشرفته‌ای است، انجام دهیم. در حین انجام این آسانا، معلم پیامی داد؛ «به خاطر داشته باشید که یوگا یک رقابت نیست». او باید بازخوردی در برخی از پرتوجویان دیده و این جمله را بیان کرده باشد.
    سال‌ها پیش در اوایل تجربۀ تدریسم، همکاری داشتم که عموماً دریکی از کلاس‌های من حاضر می‌شد. متوجه می‌شدم که اغلب اوقات چشم‌هایش گرد می‌شود یا اخم می‌کند و سرش را تکان می‌دهد. معلم دیگری بود که بعد از پایان دورۀ آموزش مربیگری عموماً مرا صدا می‌زد و می‌گفت این آسانا را متفاوت انجام دادی یا وضعیت این پرتوجو را باید اصلاح کنی.
    این‌ها نمونه‌هایی از قضاوت‌هایی است که گهگاه اتفاق می‌افتد. من متوجه شدم که قضاوت کردن بیشتر مشکل شخص قضاوت کننده می‌باشد، نه شخصی که قضاوت شده است. پس اگر حس می‌کنید در حال قضاوت کردن خود هستید یا اگر از قضاوت شدن توسط دیگران می‌ترسید، در زیر نکته‌هایی برای شما آورده شده است.

    ۱-تمرین یوگا رقابتی نیست.
    اولین معلم یوگای من درست می‌گفت. هر جا که بروید، شخصیت‌های رقابت‌طلبی وجود دارند. فقط به خاطر داشته باشید که شما برای رقابت کردن آنجا نیستید. شما برای تمرین آنجا هستید، سطحشان هرچه باشد، مهم نیست. قبل از به پایان رسیدن دور اول سلام بر خورشید، معلم یوگا متوجه می‌شود که شما چقدر تجربه‌دارید و این اطلاعات را صرفاً برای کمک به شما در انجام وضعیت‌ها، اصلاحات و سرعت انجام آن‌ها بکار خواهد گرفت.
    ۲-یک معلم خوب، هرگز شما را قضاوت نخواهد کرد.

    ادامه مقاله را می توانید در مجله شماره ۸۴ دانش یوگا مطالعه کنید.

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

     

    http://www.yogaacademy.ir/

  • آیا اعتیاد به شکلات حقیقت دارد؟

    آیا اعتیاد به شکلات حقیقت دارد؟

    ویار شکلات در بین افراد بسیار رایج است . اما آیا واقعا امکان دارد به شکلات معتاد شویم ؟ آیا می توان اشتیاق عجیب و غریب و غیر قابل کنترل به شکلات خوردن را جزء یکی از انواع اعتیاد به شمار آورد ؟
    بهتر است بدانیم که معمولا اشتیاق ما نسبت به غذاها بر اساس محرک های خارجی و احساسات درونی خودمان است . و کمتر به علت گرسنگی واقعی دست به غذا می بریم . مثلا وقتی خسته ایم یا افسرده هستیم فورا شکلات می خوریم زیرا خودکاوی و توجه به علت ها به ما احساس بدبختی میدهد .
    زنان بیشتر از مردان به شکلات تمایل نشان می دهند و حتی به زبان می آورند که به شکلات وابسته هستند . وابستگان به شکلات آن را یک شکلی از عادت می دانند که به آنها احساس خوب یا سرخوشی لحظه ای می هد و حتی آن را جایگزین خوبی برای مصرف یک چیز دیگر مثل الکل میکنند و راضی هم هستند . وقتی ما شیرینی و غذاهای خیلی چرب میخوریم مثل شکلات سروتونین    ترشح می شود و احساس سرخوشی به ما دست می دهد . این تا اندازه ای یعنی اینکه اشتیاق متداول به محرک احساسی مقطعی داریم  که از علایم اعتیاد است . در بسیاری از زنان این اشتیاق در دوره ی عادت ماهیانه و به لحاظ تغییرات هورمونی زیاد می شود . آخرین گزارشات در مجله ی دانش جدید در این باره می گوید : افراد می توانند کاملا به شرک و چربی و غذاهای فست فودی وابسته شوند . دکتر جان هابل  یک محقق از  دانشگاه پرینسیتون   در آزمایشی کشف کرده است که موش های صحرایی که به آنها شکر داده می شود وقتی بدون شکر می مانند مضطرب می شوند ، دندان قروچه می کنند و می لرزند ، درست شبیه افرادی که در حال ترک نیکوتین و مورفین هستند . دکتر هابل بر این نظر است که غذاهای پر چرب باعث نشئگی می شوند زیرا هورمون شیمیایی که باعث سرخوشی و لذت می شود با خوردن این غذاها در مغز فعال می شود .این نظریه با مطالعات و تحقیقات فراوان دیگری نیز تایید شده است .
    شکلات حاوی چند عنصر فعال زیست شناختی دیگر است که با عث میشود تمام افرادی که به آن وابستگی دارند احساسات روانی غیر عادی مانند مصرف کنند گان مواد مخدر داشته باشند .   محققان دانشگاه تامپر  در فنلاد دریافتند که وقتی افراد حرف شکلات را می زنند ، مثلا وقتی کسی میگوید من عاشق شکلات هستم بزاقی که زبان او ترشح میکن بیشرت از وقتی است که در حال شکلات خوردن است  و در نتیجه اضطراب بیشتری بر فرد حاکم خواهد شد . همچنین محققان میگویند افرادی که به شکلات وابستگی دارند خصوصیاتی شبیه به افراد معتاد به مواد مخدر دارند . زیرا آنها اشتیاق به شکلات نشان می دهند ، مصرف آنها غیر عادی است و حالتهای روانی غیر عادی هم دارند . اگر چه شباهتهایی بین وابستگی به شکلات و اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد ، محققان عموما بر این باوراند این یک اعتیاد واقعی نیست . اما مجموعه ای از وی‍‍ژگی های حسی شکلات ، شیرینی ،شکل و عطر همچنین مواد افزودنی به اضافه نوسانات هورمونی و روانی تا حد زیادی می تواند آن را در گروه اعتیاد جا دهد .
    از آنجا که در شکلات عناصری است که می تواند باعث تغییر روحیه و حال روانی فرد شود به مرور باعث میشود توجه فرد به مصرف غذاهای مفیدی مثل کلم بروکلی و دیگر سبزیجات کم شود .
    شکلات دشمنی شیرین و خوشمزه به شمار می آید که باید در مقابل آن مقاومت کرد .به نظر می رسد تمابل به شکلات بیشتر یک پدیده ی فرهنگی باشد . ناتوانی در کنترل غذا خوردن شاید ریشه ی ژنتیکی داشته باشد یطوریکه امروزه به عنوان مشکلی بزرگ در سطح دنیا مطرح است و همه گیر شده . تحقیقاتی که در دانشگاه بایلور  توسط دکتر کن گودریک  انجام شده نشان میدهد امروزه غذاها ما را انتخاب میکنند . در حالیکه انسان باید غذای مورد نظرش را انتخاب کند. ما در تبلیغات غوطه وریم ، هر روز تنقلات جذاب ترو غذاهای پر کالری به ما پیشنهاد می شود . و در عین حال موجی از وسواس فکری درباره لاغری به ما القاء می شود. و این همه فرهنگ ما را به سمت هر چه بیشتر مصرف کننده شدن سوق میدهد و هدف نظام سرمایه داری همین است . استرس زندگی مدرن اغلب باعث می شود افراد برای رسین به آرامش دست به غذا ببرند و به پرخوری عصبی دچار شوند ، سپس به فکر رژیم گرفتن و لاغری بیوفتند و دوباره مصرف کننده ی قرص های لاغری و دیگر محصولات ارائه شده ی مشابه آن شوند .
    چگونه وابستگی به شکلات را کم کنیم ؟

    ادامه مقاله را می توانید در مجله شماره ۸۳ دانش یوگا مطالعه کنید.

    نوشته ی : Jane Collingwood
    ترجمه ی : شکوفه شنوا فلاح

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir/

     

     

  • پنج راه محافظت از زانوهای آسیب‌دیدۀ شما

    پنج راه محافظت از زانوهای آسیب‌دیدۀ شما

    پنج راه محافظت از زانوهای آسیب‌دیدۀ شما

    نوشتۀ: کاتلین بریانت Kathleen Bryant  

    برگردان: ندا ملکوتی خواه‎
     

    زانوی انسان مفصل لولایی شکلِ به‌ظاهر ساده‌ای است که پا را باز و بسته می‌کند، اما با نگاهی دقیق‌تر متوجه خواهید شد که زانو مکانیسم پیچیده‌ای دارد که در آن استخوان ران، وزن بدن را بر روی استخوان درشت‌نی (دو استخوان بزرگ‌تر ساق پا) متعادل نگه می‌دارد. کشکک زانو، کوچک‌تر از یک هستۀ انبه است که در مقابل مفصل زانو قرار دارد و به‌طرف بالا و پایین حرکت می‌کند، بدون آنکه هیچ استخوانی آن را به استخوان ساق پا یا استخوان ران متصل کند. کل این قسمت با رباط‌ها و تاندون‌ها پیوند خورده و توسط مایع و غضروف محافظت می‌شود. ممکن است به این بیندیشید که احتمال آسیب‌دیدگی در این ناحیه بالاست. درست حدس زده‌اید، آسیب‌های زانو یکی از رایج‌ترین دلایل مراجعه به متخصصان ارتوپد است.
    آیا انجام بعضی از وضعیت‌های یوگا برای زانوهای آسیب‌دیده مناسب است یا خیر؟ پاسخ به این سؤال بستگی به نوع آسیب‌دیدگی شما دارد و اینکه شما در کدام مرحلۀ درمان هستید. به‌عنوان‌مثال وضعیت‌های ایستاده برای تقویت و استحکام عضلات محافظ اطراف زانوها عالی هستند؛ درعین‌حال اگر زانوها هم‌تراز نباشند، ممکن است آسیب ببینند. تریکوناسانا، تنها آسانای ریسک‌پذیری است که زانوها در آن درگیر می‌شوند. دیگر آساناها همچون اوتکات آسانا  (وضعیت صندلی)، ویراسانا  (وضعیت قهرمان)، پارسوتاناسانا  (وضعیت هرم)، لانج  و بسیاری دیگر از وضعیت‌های بازکنندۀ لگن نیز باید با دقت زیاد انجام شوند وگرنه احتمال آسیب‌دیدگی بیشتر زانو در آن‌ها وجود دارد. حقیقت این است که تقریباً هر وضعیتی اگر با بی‌دقتی انجام شود، می‌تواند منجر به آسیب‌دیدگی فرد گردد. آیا تاکنون پارگی غضروف زانو، التهاب مفصل زانو، پارگی رباط و یا جراحت دیگری را تجربه کرده‌اید، در زیر چند دستورالعمل ساده از آساناهایی که می‌توانند در این زمینه مفید باشند، آورده شده است.
    ۱-    آرام باشید و دقت کنید. نفس بکشید. انسان‌ها اغلب بصری هستند، ما اغلب اوقات با این رویکرد به سمت انجام آسانا می‌رویم که چگونه باید در حین انجام وضعیت به نظر بیاییم. زانوهایمان را به خاطر عدم توازن رگ به رگ می‌کنیم تا ازلحاظ ظاهری یک وضعیت را به‌درستی انجام دهیم. بیایید به‌جای این کار بیشتر توجه خود را متوجۀ درون خود بکنید. ببینید چه احساسی خواهید داشت. آگاهی درونی خود را بالا ببرید. یاد بگیرید که بین کشش زیاد و درد، سیگنال‌های عصبی و سیگنال‌های عضلانی تمایز قائل شوید.
    ۲- تعادل و توازن داشته باشید.

    ادامه مقاله را می توانید در مجله شماره ۸۴ دانش یوگا مطالعه کنید.

    منبع : مجله دانش یوگا شماره ۸۴

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir/

  • درس هایی از اوشو درباره یوگا, تنفس و آگاهی

    درس هایی از اوشو درباره یوگا, تنفس و آگاهی

    تنفس کامل چیست ؟

    تنفس عمیق و آرام بدون آگاه بودن امکان پذیر نمی باشد.

    پس تنفس کامل = آگاهی از تنفس + تنفس آرام + تنفس عمیق
    وقتی توجه به تنفس معطوف می شود از حالت خود به خودی در آمده و باعث عوض شدن ریتم و یا الگوی تنفس می شود.شش ها سه سمت دارند و فقط قسمت وسط شش ها است که در تنفس از آن استفاده می شود.یک بچه در حال خواب , اول قسمت شکمش پر از هوا شده و بعد سینه ها , این طریقه طبیعی تنفس می باشد. فقط یک هفتم از ظرفیت ریه ها پر از هوا می شود در صورتی که اگر اکسیژن بیشتری وارد سیستم شود هر سلول از هر عضو بدن , تغذیه بیشتری کرده و می توانند کار خودشان را خیلی موثرتر انجام دهند و بالاخره وقتی اکسیژن بیشتری به نرون های مغز برسد باعث واضح بینی بیشتر و قوی شدن آنها خواهد شد و همچنین باعث هوشیاری حواس ما گردیده در نتیجه ما می توانیم انرژی های ظریف تر اطرافمان را حس کنیم . از طرف دیگر باعث قوی شدن سیستم اعصاب می شود و اثر شفادهندگی کلی دارد و باعث جوان ماندن بدن و تبدیل موهای سپید به رنگ اصلی می شود و جلوگیری از سپید شدن موها می نماید.نگه داشتن نفس برای یک لحظه به خون وقت اضافه داده که محتوای زایدش را خالی و اکسیژن بیشتری را جذب کند.
    مواد زاید که دی اکسید کربن می باشد , اگر کاملا از بدن دفع نشوند باعث ضعف سلول ها شده و زودتر مریض می شوند.تنفس معمولی که ناخودآگاه انجام می شود و به ندرت شش ها را کاملا تخلیه می کند.
    دسترسی به ضمیر ناخودآگاه
    دستگاه عصبی از دو بخش تشکیل شده اند :
    ۱ – دستگاه عصبی مرکزی ( برای حرکات ارادی یا آگاهانه )
    ۲ – دستگاه عصبی خودکار ( که به صورت اتوماتیک یا نا خودآگاهانه اعمال بدن را منظم می کند )
    از تمام اعمال غیر ارادی بدن تنفس را آسان تر می شود به کنترل داوطلبان تبدیل کرد . بنابراین تنفس در اعمال بدن و مغز مانند پلی است بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه.
    سلامت خود را حمایت کنیم :
    گفتیم دستگاه عصبی از دو بخش تشکیل شده است یکی دستگاه عصبی مرکزی و دیگری دستگاه عصبی خودکار که دستگاه عصبی خودکار شامل دو بخش سمپاتیک و پاراسمپاتیک می باشد.
    سیستم پاراسمپاتیک مسیول ریلکسیشن و سلامتی بدن است. به دلیل آنکه نفس عمیقی داخل شکم شده و باعث فعال شدن سیستم پاراسمپاتیک گردیده که این امر آرامش دهنده است.
    تنفس سطحی دستگاه عصبی سمپاتیک را تحت کنترل خود نگه می دارد و این سیستمی است که انسان را برای خطر آماده می کند, به زبان دیگر تا آن جایی که بدن اطلاع دارد وقتی شما تنفس سطحی و با سرعت انجام می دهید ,شما در خطر هستید.این باعث اضطرابی دایم شده که چون انسان به مرور زمان به آن عادت می کند دیگر آگاهانه متوجه اضطرابی بودن آن نمی باشد و دوما یک عامل شناخته شده برای ایجاد هرچه بیشتر بیماری ها می باشد.
    پس تنفس کامل = تبدیل سیستم اضطراری به سیستم ریلکس
    با آهسته کردن تنفس تغییرات زیادی در بدن و فکر ایجاد می شود.یک شخص متوسط ۱۵ دفعه در دقیقه تنفس می کشد که اگر این مقدار کم شود و به هشت دفعه در دقیقه برسد غده هیپوفیز شروع به عمل کردن در حد مطلوب می کند . این غده تمام غدد دیگر را تنظیم و باعث تعادل هورمونی که کلید اصلی سلامت بدن است می شود(مثلا فردی که مرض قند دارد اگر از این تنفس استفاده کند به سلامتی کامل دست می یابد )
    باز کردن کانالهای روانی (psychic)
    وقتی با آرامش , تنفس به ۴ دفعه در دقیقه رسید به تدریج غده پینه آل شروع به ترشح کردن می کند که همراه با ترشح هیپوفیز چشم سوم شروع به عمل کردن می نماید و باعث روشن بینی , خواندن فکر دیگران , تله پاتی , دیدن انرژی اطراف بدن انسان , قدرت حرکت دادن اشیا از راه دور و کلا باز شدن کامل حس ششم می شود.


    احساس های سرکوب شده با تنفس آرام و عمیق و آگاهانه کم کم به سطح می آیند که می شود بالغانه و آگاهانه به آن ها نگاه کنید و درک شان کنید که باعث کامل شدن آنها می شود و دیگر آزاری به ما نمی رسانند و ما آزادی در زمان حال ماندن را به دست می آوریم . در زمان حال اگر چیزی ما را عصبانی کرد ما در یک لحظه آن را تجربه کرده و با تنفس بعدی از خودمان دور می کنیم که دیگر در ما انبار نمی شوند , پس عصبانیت ما کینه ای و طولانی نخواهد بود .
    پس می شود گفت :
    نگرانی + اکسیژن = شور و شعف
    و یا
    عصبانیت + اکسیژن = آرامش
    پرانا :
    این انرژی است که از طریق بدن اتری وارد بدن فیزیکی ما شده و آن را فعال می کند بدون آن زندگی قطع می شود. ما مقدار کمی از این انرژی را از خوراک می گیریم و بیشترینش از راه تنفس وارد بدن ما می شود.
    دم :
    نگهداشتن دم , بازدم , نفس عمیق به وسیله دمی آهسته و پر, اجازه می دهد که ما بیشترین انرژی پرانا را استخراج کنیم در حال دم بهترین وقت برای دادن پیشنهاد به ضمیر نا خودآگاه می باشد, آن پیشنهاد و یا فکر همراه با پرانا در مجراهای بدن اثیری پیش می روند و بر مرکزهای قدرتی ما که زندگی مار را کنترل می کند تاثیر می گذارند.در موقع نگه داشتن دم جریانات بدن اثیری متوقف می شود که کمک به متمرکز کردن فکر می کند و باعث توقف فکر می شود و ما این را مدیتیشن می نامیم.بازدم کامل , مواد  زاید  و مخرب را بیرون انداخته و باعث ورود انرژی بیشتری می شود.ما در حال بازدم می توانیم انرژی برای شفا دادن به کسی بدهیم.
    بدن فیزیکی :
    جسم جامد خودمان که همه آن را می شناسیم.
    بدن اتری :
    به اندازه هفت سانتیمتر از بدن فیزیکی بیرون تر می باشد که با چشم روانی (چشم سوم } یک نور آبی دیده می شود.انرژی از بین این شیار وارد بدن فیزیکی می شود که آن را سرزنده و جاندار می کند.با تنفس کامل بالاخره ما می توانیم این لایه آبی را ببینیم . این لایه محل ضمیر ناخودآگاه ما می باشد.در کار هیپنوتیزم با این لایه رابطه ایجاد می شود به خاطر این که این لایه بسیار تلقین پذیر است.
    بدن اثیری :
    اطراف بدن اتری را به اندازه یک متر می پوشاند.ما به آن هاله هم می گوییم.پنج حس ما از طریق این بدن فعالیت خود را برای ربط دادن ما به محیط اطرافمان انجام می دهند.اگر کسی خیلی نزدیک به شما بدون اجازه خودتان بیاید چونکه وارد حیطه بدن اثیری شما شده شما احساس ناراحتی خواهید کرد , مگر اینکه با اجازه خودتان باشد(محل collective unconscious می باشد یا بانک اطلاعاتی هستی )
    بدن ذهنی :
    سه متر تا چهار متر دورتر از بدن فیزیکی می باشد. هرچه با این سطح انرژِی آشناتر می شویم محیطش گسترده تر می شود.
    تمرین :
    شروع به تکان دادن بدن خود می کنیم وقتی که صد در صد در این کار فرو رفتیم خود بدن شروع به تکان خوردن می کند , مانند آن می شود که کسی دیگر ما را تکان می دهد.حداقل ۵ دقیقه ادامه می دهیم ,موزیک هم بسیار کمک کننده است(بدون کلام موثرتر می باشد) . وقتی زمان مورد نظر به اتمام رسید , نشسته و انرژِ هایی که در بدنمان در چرخش در آمده اند را حس می کنیم.
    آماده کردن خود برای تنفس کامل:

    شش را به نه قسمت تقسیم می کنیم و در هر زمان روی یک قسمت از آن تمرکز می کنیم .باید راست بنشینیم و تکیه بدهیم (روی زمین یا صندلی )
    قسمت اول :منطقه پایینی
    ۱ – وقتی قسمت پایین شش ها منبسط می شوند شکم باید باد کند.دست هایمان را در قسمت پایینی قفسه سینه گذاشته و هم چنان که نفس به داخل می کشیم شکم را منبسط می کنیم که بر روی دستمان فشار بیاورد. وقتی هوا را بیرون می دهیم شکم را رها کرده به داخل می کشیم.
    ۲- حالا دستها به طرفین زیر قفسه سینه رفته و نفس عمیق کشیده و آن منطقه را منبسط می کنیم و تمام حواسمان روی نقطه تماس دست با بدن می باشد. نفس را بیرون داده و قفسه سینه به حالت عادی بر می گردد.
    ۳ – برای منبسط کردن پشت قفسه سینه , نفس به داخل کشیده شده وفشار پشت را با صندلی یا دیوار حس کنیم. نفس را رها کرده و احساس کنیم از دیوار جدا می شویم.
    ۴ – در یک تنفس , سه مرحله بالا را با هم مخلوط می کنیم . همانطور به آرامی نفس را به داخل داده منطقه جلو .دو طرف و پشت قفسه سینه را منبسط می کنیم.البته این مربوط به قسمت پایینی هست.انبساط را نگه میداریم و بعد نفس را بیرون داده و کلا انقباض بدن را حس می کنیم.
    قسمت دوم :منطقه وسطی
    ۱ – دستهای خود را روی سینه گذاشته و همچنان که نفس می کشیم تمرکز را روی جلوو مرکز قفسه سینه می دهیم. همچنان که سینه باز می شود دستها که به بالا حرکت می کنند را حس می کنیم.نفس را بیرون داده و حواسمان روی سینه که به حالت نرمال بر می گردد باشد.
    ۲ – دستها را به طرفین سینه گذاشته و در حال تنفس عمیق به دستها توجه کنیم.
    ۳ – پشت تان را حس کنید در حالیکه به طرف قسمت مرکزی پشت نفس می کشید و بعد رهایش کنید.
    ۴ – در یک تنفس عمیق قسمت جلو دو طرف و پشت وسط سینه را منبسط کرده و بعد از نگه داشتن , انها را رها کنید و این انقباض را حس کنید.
    قسمت سوم : منطقه بالایی
    ۱ – دستها را روی بالای سینه ها گذاشته , نفس عمیق می کشیم و شانه ها را تا حد گوش هایمان بلند می کینیم و بعد رها می کینیم.
    ۲ – پشت دستها را زیر بغل ها بگذارید , نفس را به داخل کشیده و شانه ها را بلند کنید و بعد رها کنید.
    ۳ – شانه ها را با نفس کشیدن به دیوار فشار بدهید , نگه دارید و بعد رها کنید.
    ۴ – با یک نفس قسمت بالایی شش ها ی جلویی , طرفین و عقب را در حال بالا آوردن شانه ها بزرگ می کنیم , نگه می داریم و رها می کنیم.
    این تمرینات را بارها تکرار می کنیم تا بتوانیم به راحتی و طبیعی تنفس کامل را انجام بدهیم.بعد از این شما حاضر خواهید بود که به تنفس کامل وارد شوید.
    تکنیک برای تنفس کامل
    فقط از بینی نفس می کشیم با یک شماره در هر ثانیه.
    ۱ – به حالت مدیتیشن و یا روی صندلی بنشینید.
    ۲ – چشم ها را بسته , روی چشم سوم متمرکز شوید.
    ۳ – (الف) نفس را به داخل کشیده با ۵ شماره شکم را پر کنید. (ب) بعد سینه را مثل یک بادکنک پر کنید (ج) شانه ها را بالا کشیده و به جلو بیاورید تا بالای شش ها را نیز پر از هوا کنید.
    ۴ – تا ۵ شماره نفس را نگه دارید.
    ۵ – کمی نفس بیشتر به داخل بکشید.این عمل باعث می شود که بازدم آسوده تر انجام شود ,چرا که تنش حاصل از این کار را تبدیل به وانهادگی می کند.بعد بازدم را به آهستگی انجام دهید.
    ۶ – بازدم را با پنج شماره انجام داده و شانه ها را ریلکس کنید , همچنان که شکم را محکم می کنید.
    این مراحل را که پایه فنون پرانایام (pranayama) است ,هفت دفعه انجام دهید.
    توجه : شش ها را زیاد خسته نکنید و وقت تنفس را به تدریج زیاد کنید .اگر فشار خون بالا دارید نفس را نگه ندارید.


    پرانامودرا

    این تمرین انرژی خفته زندگی (prana Shakti)را بیدار می کند و آن را در تمام نقاط بدن به جریان می اندازد , که باعث سرحالی و قوی تر شدن هرچه بیشتر شما می شود.این انرژی جذابیت شخصیتی و بدنی و سلامتی را چندین برابر می کند که کلا انسان را برای مدیتیشن های عمیق تر آماده می سازد.
    ما باید راحت با ستون فقراتی مستقیم نشسته و دستها را روی پاهایمان بگذاریم وچشم ها را هم ببندیم.
    ۱ – شش ها را پر کرده و خالی کنید.
    ۲ – بدون تنفس مجدد چانه را به سینه مان فشار دهیم در حالیکه شانه ها را بالا وبه طرف جلو می دهیم.در ضمن مقعد را هم منقبض و تمرکزتان را روی آن نگه دارید.
    ۳ – با تنفسی (دم)عمیق و آهسته چانه و مقعد را ریلکس کنید.این تنفس (دم) باید قسمت پایینی – جلو- طرفین و عقب بدن را کاملا پر از هوا کند طوریکه شکم هم بزرگ شود.کمی نگه داشته با فشار روی شکم, تنفس را بیرون بدهید.
    ۴ – دوباره نفس به قسمت پایین بدن کشیده وهوا را مانند یک نور طلایی تصور کنید که وارد وجود شما می شود و از مقعد تا ناف شما را پر از هوا می کند.همچنانکه این نور جرقه می زند آن را نگه دارید (این نور مانند ستونی می ماند و بعد بازدم را انجام می دهیم ).
    ۵ – با دم مجدد , این نور طلایی را وارد کنید که به نور قبلی در مقعد پیوسته و به آن می افزاید.دستها را همزمان با این ستون به بالا بیاورید. این ستون نور همراه با دستها تا سرحد ناف بالا آمده و بعد از بازدم دستها به پایین می آیند.همچنان که سطح نور هم دنبال دست به پایین می آید.
    ۶ – تمام مراحل ۱ تا ۵ را انجام دهید . با فرق اینکه تنفس , ستون نور و دستهایتان تا وسط سینه بالا بیایند.
    ۷ – مرحله ۱ تا ۵ تکرار شود با فرق اینکه تنفس , ستون نور ودست ها تا گلو بیایند و دیگر اینکه شانه هایتان را هم بلند کنید.
    ۸- بالاخره عمل دم را انجام و با آن دم ستون نور ودست ها را به ترتیب به ناف , قلب , گلو و سرتان ببرید(ستون نور در سر پخش می شود.دستها هم مانند دعا کردن در هوا باز می شود .تصور کنید که نور از تمام بدنتان می تابد که باعث صلح مابین مردم می شود).تا آنجایی که مقدور و راحت است دم را نگه دارید.
    ۹ – آهسته به حالت شروع برگردید هم چنان که ستون نور فرومی نشینید دست ها را هم به ترتیب اول به گلو , قلب , ناف و بالاخره به مقعد ختم می کنیم .
    ۱۰ – نفس نرمال کشیده و استراحت کنید.شما طبیعت اصلی خود را که هم چون نور می باشد تجربه کردید.کمی توجه به بدن کنید و اگر تغییری در آن ایجاد شده را ,حس کنید.
    ۱۱ – همچون یک موجودی نورانی در سکوت کامل نشسته با آرامش , تمرین مشاهده کردن آگاهانه را انجام دهید.
    این یعنی توجه :
    الف : به صداها و بوهای اطراف
    ب : به حس های بدنتان ( در پوست , عضلات و اعضای دیگر )
    ج : به انرژی اطراف و  بیرون بدنتان
    د : به درون و تفکرات که شناورند ( بدون توقف و یا عوض کردن آن و یا اینکه آنها بد هستند,در کل بدون قضاوت ) فقط نظارت کنید.

    برگردان :محسن خاتمی
    منبع : مجله دانش یوگا

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir/

  • یوگای آنتی گراویتی

    یوگای آنتی گراویتی

    یوگای ضد نیروی جاذبه زمین روشی است ترکیبی از چند ورزش مختلف از جمله یوگا , پیلاتس , آمادگی جسمانی و هنر بندبازی.
    پارچه های آویزان شده از سقف به فرد کمک می کند تا برای یک تمرین کامل و عالی وزن خود را بین زمین و تاب ( پارچه ای از جنس ابریشم که از سقف آویزان می شود ) متعادل سازد.

    فواید یوگای ضد نیروی جاذبه زمین :

     


    ۱ – افزایش چابکی و فعالیت کلی بدن.
    ۲ – تقویت ماهیچه ها و افزایش انعطاف پذیری آنها.
    ۳ – افزایش پویایی و تحرک مفاصل خشک.
    ۴ – کاهش فشار وارده بر ستون فقرات زمانی که مهره ها بدون هیچگونه فشاری در یک ردیف قرار می گیرند.
    ۵ – تسکین فشار وارد بر دیسک ستون فقرات و جلوگیری از هیدراته شدن آن.
    ۶ – حفظ سلامت غدد لنفاوی و دستگاه گردش خون.
    ۷ – انجام حرکات وارونه , بدون ایجاد هیچگونه فشاری بر گردن و کمر.
    ۸ – افزایش فعالیت جنبشی در ماهیچه ها.
    ۹ – افزایش حس حضور در محیط.

     

    اثرات یوگای ضد نیروی جاذبه زمین بر بدن :

    گراویتی

     

    این کلاس با تمرینات ساده و مقدماتی به افراد کمک می کند تا پیشرفت کنند.انجام ترتیب حرکات به آرامی به وارونه شدن های موفقیت آمیز منتهی می گردد.این ورزش تمرین کامل است.زیرا در یک ردیف قرار گرفتن مهره های ستون فقرات سبب سوختن کالری های اضافی بدن شده و فرد از فشار جاذبه زمین رها می گردد. کلاس یوگای ضد جاذبه زمین شامل تمرین های استقامتی و انعطافی است و موجب چالاکی و کاهش فشار وارد بر قلب می شود.
    تاب ( یا پارچه آویزان شده از سقف ):

     

                                                              

     

    این پارچه از جنس ابریشم است و وزنی حدود ۱۰۰۰ پوند ( هر پوند معادل ۵۹۲۳۷/۴۵۳ گرم می باشد ) را تحمل می کند. این پارچه با دو میخ از سقف آویزان می شود و مثل یک تاب عمل می کند.این تاب به فرد کمک می کند تا وابستگی خود را به نیروی محرکه زمین کم کند و این کار به او اجازه می دهد تا ارتباط بین جسم و فیزیک خود را بهتر درک کند.
    چرا در یوگای ضد نیروی جاذبه زمین از یک تاب استفاده می شود ؟
    در آغاز ژیمناست ها به منظور نشان دادن هنر رقص در هوا این تاب را به وجود آوردند و بعد از کمی اصلاح در کلاسهای یوگا به کار بردند.استفاده از این وسیله موجب تقویت قسمت فوقانی بدن و نواحی شکمی می شود.
    ابداع کننده یوگای ضد نیروی جاذبه زمین: 

    آمریکایی ها به تازگی این ورزش جدید گراویتی (gravity) را به فهرست ورزش های دنیا اضافه کردند که هدفش مقابله با جاذبه زمین است! این ورزش توسط کریستوفرهریسون , ژیمناست و قهرمان اسبق جهان , ابداع شد و او بود که برای نخستین بار از تاب به عنوان وسیله اجرای حرکات در این ورزش استفاده کرد .

    منبع : مجله دانش یوگا

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir/

  • از روانشناسی رنگها چه میدانید؟

    از روانشناسی رنگها چه میدانید؟

    در سال ۱۶۶۶، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگ‌های قابل رؤیت تجزیه می‌شود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگ‌های دیگر نیست.

    آزمایش‌های بعدی نشان داد که با ترکیب نورها می‌توان رنگ‌های مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود می‌آورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی می‌گویند. بعضی از رنگ‌ها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی می‌کنند و نور سفید می‌سازند. این رنگ‌ها را نیز رنگ‌های مکمّل می‌نامند.
    تاثیرات رنگ‌ها از نظر روان‌شناسی
    با وجودی که اثر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می‌کند امّا برخی از تاثیرات رنگ‌ها دارای معنی یگانه‌ای در سراسر جهان هستند. رنگ‌هایی که در طیف رنگ‌ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ‌های گرم شناخته می‌شوند که این دامنه‌اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است.
    رنگ‌هایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگ‌های سرد نامیده می‌شوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگ‌ها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بی‌تفاوتی را به ذهن آورند.
    روان‌شناسی رنگ‌ها به عنوان روش درمان
    در برخی از فرهنگ‌های قدیمی، از جمله مصری‌ها و چینی‌ها، از رنگ‌ها برای درمان استفاده می‌شده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته می‌شود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    در این روش:
    از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده می‌شود.
    از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده می‌شود.
    از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده می‌شود.
    از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده می‌شود.
    از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتی‌های پوستی استفاده می‌شود.
    اغلب روان‌شناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید می‌نگرند و می‌گویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگ‌ها اغراق شده و رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگ‌ها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آن‌ها به وجود آورد امّا این اثر پس از آن که آن‌ها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.
    روان‌شناسی رنگ‌های مختلف
    ۱- روان‌شناسی رنگ سیاه
    سیاه تمام نورها در طیف رنگ‌ها را جذب می‌کند.
    سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار می‌گیرد امّا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته می‌شود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیت‌های خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده می‌شود.
    رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگ‌ها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.
    در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولّد دوباره بود.
    رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایش‌های مد مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    ۲- روان‌شناسی رنگ سفید
    رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
    رنگ سفید می‌تواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
    رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستان‌ها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده می‌کنند.
    ۳- روان‌شناسی رنگ قرمز
    رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.
    رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.
    رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است.
    رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است.
    ۴- روان‌شناسی رنگ آبی
    آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است.
    رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن می‌آورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است.
    رنگ آبی، می‌تواند احساس غم، درون‌گرایی یا گوشه‌گیری را در بعضی افراد به وجود آورد.
    رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاق‌های آبی کارآیی بیشتری دارند.
    رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگ‌هاست امّا یکی از رنگ‌هایی است که کمترین اشتها را بر می‌انگیزد. در برخی از برنامه‌های کاهش وزن توصیه می‌شود که غذای خود را در بشقاب‌های آبی بکشید. رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی درخوراکی‌ها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سمّی بودن آن در نظر گرفته می‌شود.
    رنگ آبی می‌تواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد.
    ۵- روان‌شناسی رنگ سبز
    رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.
    رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است.
    پژوهشگران دریافته‌اند که رنگ سبز می‌تواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد. برخی از دانش‌آموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، می‌توانند مطالب را با سرعت بیشتری از حدّ معمول بخوانند و درک کنند.
    رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار می‌رفته است.
    از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده می‌شود.
    رنگ سبز باعث کاهش استرس می‌شود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار می‌کنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش می‌شوند.
    ۶- روان‌شناسی رنگ زرد
    رنگ زرد، رنگی گرم وشاد است.
    رنگ زرد به دلیل مقدار زیاد نوری که منعکس می‌کند، بیشتر از بقیه رنگ‌ها چشم را خسته می‌کند. استفاده از رنگ زرد برای پس زمینه کاغذ یا نمایشگر کامپیوتر می‌تواند باعث چشم درد یا در حالت‌های خاص از دست دادن بینایی گردد.
    رنگ زرد می‌تواند احساس رنجیدگی و خشم را به وجود آورد. با وجودی که رنگ زرد به عنوان یک رنگ شاد شناخته می‌شود اما بیشتر مردم در اتاق‌های زرد رنگ، هیجانشان را از دست می‌دهند و بچه ها نیز در اتاق‌های زرد رنگ بیشتر گریه می‌کنند.
    رنگ زرد باعث افزایش سوخت و ساز بدن انسان می‌گردد.
    چون رنگ زرد، از بقیه رنگ‌ها زودتر دیده می‌شود، بیشتر از بقیه برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    ۷- روان‌شناسی رنگ ارغوانی
    رنگ ارغوانی نماد وفاداری و ثروت است.
    رنگ ارغوانی نشانگر عقل و معنویت است.
    رنگ ارغوانی خیلی کم در طبیعت وجود دارد و به همین دلیل ممکن است به عنوان نشانه مصنوعی یا غیر عادی بودن در نظر گرفته شود.
    ۸- روان‌شناسی رنگ قهوه‌ای
    رنگ قهوه‌ای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینان‌پذیری است.
    رنگ قهوه‌ای همچنین می‌تواند حس غم و انزوا را به وجود آورد.
    رنگ قهوه‌ای، حس گرما ، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن می‌آورد.
    رنگ قهوه‌ای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی می‌تواند نشانگر پیچییدگی نیز باشد.
    ۹- روان‌شناسی رنگ نارنجی
    رنگ نارنجی، ترکیب زرد و قرمز است و به عنوان یک رنگ انرژی‌زا در نظر گرفته می‌شود.
    رنگ نارنجی، احساس هیجان، گرما و شور و شوق را به ذهن می‌آورد.
    رنگ نارنجی، معمولاً برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    ۱۰- روان‌شناسی رنگ صورتی
    رنگ صورتی، در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است.
    رنگ صورتی اثر آرام‌بخشی دارد. در ورزشگاه‌ها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی می‌کنند تا بازیکنان آن‌ها کم انرژی و منفعل شوند.
    با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است ولی پژوهشگران دریافته‌اند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود می‌آید. مثلاً هنگامی که از این رنگ در زندان‌ها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی نا آرامتر از قبل شدند.

    منبع : مجله دانش یوگا

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir

  • موسیقی درمانی

    موسیقی درمانی

    به نظر می رسد به موسیقی درمانی باید به طور جدی نگاه کرد. شاید تا همین چند سال پیش توجه و اعتماد چندانی به این مقوله جالب توجه در درمان های غیر دارویی نمی شد. اما اکنون موسیقی درمانی و استفاده از نت های دل انگیز موسیقی در بسیاری از مراکز درمانی جهان به عنوان فاکتور مکمل درمانی در نظر گرفته می شود. باور بسیاری از کارشناسان بر این است که دیگر نباید از کار این تکنیک درمانی به راحتی گذشت و حتی باید این جرأت را نیز به خرج داد تا عنوان درمانگر را نیز به فهرست قابلیت های بتهون افزود.

    بررسی هایی که به تازگی نتایج آن ها در نشست جامعه علوم عصبی آمریکا منتشر شده است گویای آن است که گروه قابل توجهی از بیماران مبتلا به استرس و افسردگی پس از گوش دادن به ردیف های موسیقیایی سورنات های سوم و پنجم بتهون، در ادامه طول روز از روحیه شادتر و خوشحال تر و در عین حال فعال تری برخوردار بوده اند. در حقیقت می توان با راحتی و اطمینان خاطر گفت که استفاده از موسیقی تأثیر قابل توجهی بر مقابله با سطوح مختلفی از افسردگی و پریشان خاطری دارد.

    نکته جالب تر این است که نوع موسیقی نیز در بهبود وضعیت روحی بیمارانی از این دست بسیار مهم و تعیین کننده است. در این بررسی ها مشخص شده است که موسیقی کلاسیک همواره و به رغم گذشت سالیان نسبتا طولانی از تولد آن می تواند در هر عصری تأثیرگذاری قابل توجه خود را بر قدرت فکری و بهبود روحیات افراد نشان دهد.

    اکنون که هر روز رازی از رموز حیرت انگیز موسیقی بر ملا می شود ضروری است تا شیوه های استفاده از آن در توسعه تکنیک های درمانی نیز هموارتر شود تا شاید بتوان سهم قابل توجهی از بیماران را بدون نیاز به استفاده از تکنیک های دارویی شیمیایی یا پر هزینه به راحتی درمان کرد.

    * کوری بنیس کارشناس سلامت مجلات علمی Popular Science و Scientific American.

    ترجمه: فرانک فراهانی

    منبع : مجله دانش یوگا

    باز نشر : آکادمی یوگا مازندران

    http://www.yogaacademy.ir