خانه » بایگانی برچسب : مهربانی

بایگانی برچسب : مهربانی

فواید درمانی انواع شمع های رنگی

شمعها سمبل جشنها، عزاداریها، آرامش و معنویت هستند. اگر انرژی شمعها با انرژی افکار و آرزوهای شما آمیخته شود، می‌تواند تأثیر شگرفی بر زندگی شما بگذارد و به شما کمک کند ذهن، جسم و روح سالمی داشته باشید.انرژی ای که شعله شمع منتشر می‌کند، نقطه کانونی خوبی برای تفکر و تعمق است. در ادامه فهرستی از رنگ شمعها و فواید درمانی آنها آمده است. توصیه می‌شود برای خاموش کردن شمع از وسیله شمع خاموش کن استفاده کنید زیرا هنگامی که با دمیدن شمع را خاموش می‌کنید انرژی شما با انرژی شعله شمع تعارض پیدا می‌کند.   رنگ سفید نماینده تمام رنگهاست. رنگ سفید بیانگر پاکی و خلوص است. این رنگ آرامش بخش است و معنویات را تقویت می‌کند. دود حاصل از شمع سفید انرژیهای منفی را پاک می‌کند. هنگامی که شمع خاموش شود، تمام انرژیهای منفی از بین رفته اند. رنگ سیاه قدرتمندترین رنگ است. این رنگ، انرژیهای منفی را جذب و مختل می‌کند. شمع سیاه آرامشبخش است و از آن برای تفکر و تعمق استفاده می‌شود.اگر شمع سیاه در کنار شمع سفید بسوزد قدرت بیشتری پیدا می‌کند. فقط توجه داشته باشید که استفاده زیاد از  شمع سیاه می‌تواند باعث افسردگی شود. شما می‌توانید با استفاده از شمع زرد در ... ادامه مطلب »

شخصی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش برد

کفاش نگاهی به کفش کرده می گوید: این کفش سه کوک می خواهد و اجرت هر کوک ده تومان می شود که درمجموع خرج کفش می شود سی تومان. مشتری قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و کفش تعمیر شده را تحویل بگیرد. کفاش دست به کار می شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام … اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد. از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد… او میان نفع و اخلاق و میان دل و قاعده توافق مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست. اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده… اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون جلو رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد. دنیا پر از فرصت کوک چهارم است . و من و تو کفاش های دو ... ادامه مطلب »

دیوار مهربانی ( شهر ساری )

  اینجا دیواری است که با همه دیوارها فرق می‌کند. دیواری ساده که نه به معنای سد است.  همشهری عزیز. در خیابان دیواری تعبیه شده برای لباس‌هایی که می‌خواهید به مستمندان بدهید. افتتاح دیوار مهربانی شهر ساری  ساعت چهار بعد از ظهر روز جمعه تاریخ ۲۷ / ۹ / ۱۳۹۴ ادرس: مازندران – ساری – میدان شهدا – ملامجدالدین ۸_آتش نشانی ( رو به روی بازار ترکمن ) – نبش توان بخشی ۹ – دیوار شیرخوارگان   آکادمی یوگا مازندران   http://www.yogaacademy.ir/   ادامه مطلب »

شاهکار بودن از نظر ابوسعید ابوالخیر

به ابوسعید ابوالخیر،گفتند : فلانی قادر است پرواز کند، گفت:این که مهم نیست، مگس هم میپرد. گفتند:فلانی را چه میگویی..؟؟روی آب راه میرود..!! گفت:اهمیتی ندارد،تکه ای چوب نیز همین کار را میکند. گفتتند: پس از نظر تو شاهکار چیست..؟؟ گفت:این که در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زَخم زبان نزنی،دروغ نگویی، کلک نزنی٬دلی نشکنی٬از اعتماد کسی سوءاستفاده نکنی وکسی را از خود ناراحت نکنی. با مردم متواضع باشی ، این شاهکار است…!!! آکادمی یوگا مازندران http://www.yogaacademy.ir/ ادامه مطلب »

مهربانی

قرار بود پارچه ی کت و شلواری اهدایی به مدرسه، میان شاگردان قرعه کشی شود. معلم گفت : هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند. وقتی نام سعید درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد. چرا که سعید به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود. وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد؛ روی همه ی آنها نوشته شده بود: سعید … “مهربانیهای صادقانه ی کودکی هایمان را از یاد نبریم…” ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ﻣﺴﺘﺤﻖ “ﺳﺘﺎﯾﺶ” ﺍﺳﺖ . ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺸﻨﺎﺱ . . ﻧﻪ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﻦ ؛ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ .. ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ ! ! منبع : http://www.cloob.com باز نشر : آکادمی یوگا مازندران http://www.yogaacademy.ir/ ادامه مطلب »

کسب و کار درجه یک علی آقا

یه روز که داشت سوار مترو میشد نزدیک در ورودی، یه تابلو توجهش رو جلب کرد: “این مغازه واگذار می‌شود” ….. خودش بود! تمام چیزی که لازم داشت همین بود! ترکیب کار تو ذهنش، خیلی شفاف و روشن شکل گرفته بود. ـ مغازه کوچک دم در ورودی مترو ـ چایی شیرین و ساندویچ نون و پنیر تو ظرف یکبار مصرف که سرپایی هم میشد خوردش. بله کارها ردیف شده بود. اجاره مغازه که رسمی شد لوازم رو مستقر کرد و شروع کرد به کار. تابلو زد: “صبحانه علی آقا”، مردم هم ازهمون روز اول استقبال خوبی نشون دادن. یه چایی داغ و خوشمزه و خوش طعم با نون سنگک و پنیر تبریز. ظرف ٣ یا ۴ دقیقه یه صبحانه خوب می‌خوری، قیمت هم مناسب بود. آقا چند روزی نگذشت که جلوی در مغازه به اون کوچیکی “صف” می‌بستن! گاهی ١٠ ـ ١۵ نفر تو صف بودن. به قول امروزی‌ها؛ بیزینس عالی ….. توپ! مردم راضی، “علی آقا” هم خوشحال. تا حالا شنیدین یکی از بس کارش خوب باشه مردمو کلافه کنه؟ !؟! “ای داد و بیداد، حالا چیکار کنم؟ این جاشو نخونده بودم!!!” می‌دونین چی شده بود؟ خوب صبحانه علی آقا کارش گرفته بود، متقاضی زیاد بود و صف گاهی ... ادامه مطلب »