کفاش نگاهی به کفش کرده می گوید: این کفش سه کوک می خواهد و اجرت هر کوک ده تومان می شود که درمجموع خرج کفش می شود سی تومان. مشتری قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و کفش تعمیر شده را تحویل بگیرد. کفاش دست به کار می شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام … اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد. از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد… او میان نفع و اخلاق و میان دل و قاعده توافق مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست. اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده… اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون جلو رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد. دنیا پر از فرصت کوک چهارم است . و من و تو کفاش های دو ... ادامه مطلب »
کوک چهارم
شخصی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش نگاهی به کفش کرده می گوید: این کفش سه کوک می خواهد و اجرت هر کوک ده تومان می شود که درمجموع خرج کفش می شود سی تومان. مشتری قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و کفش تعمیر شده را تحویل بگیرد. کفاش دست به کار می شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام. اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد. از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد. او میان نفع و اخلاق و میان دل و قاعده توافق مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست. اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده. اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون جلو رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر خواهد کرد. دنیا پر از فرصت کوک چهارم است. ... ادامه مطلب »
تفاوت آدمها و انسانها
آدمها زندگی میکنند… انسانها زیبا زندگی میکنند! آدمها میشنوند… انسانها گوش میدهند! آدمها میبینند… انسانها عاشقانه نگاه میکنند! آدمها در فکر خودشان هستند… انسانها به دیگران هم فکر میکنند! آدمها میخواهند شاد باشند… انسانها میخواهند شاد کنند! آدمها،اسم اشرف مخلوقات را دارند… انسانها اعمال اشرف مخلوقات را انجام میدهند! آدمها انتخاب کردهاند که آدم بمانند… انسانها تغییر کردن را پذیرفتهاند، تا انسان شدند! آدمها میتوانند انسان شوند… انسانها در ابتدا آدم بودند! “آدمها آدماند… انسانها انسان! اما… آدمها و انسانها هر دو انتخاب دارند… اینکه آدم باشند یا انسان، انتخاب با خودشان است ”. نیازنیست انسان بزرگی باشیم،انسان بودن خود نهایتِ بزرگی ست…! از کتاب “یار پنهان” اثر جان سنفورد باز نشر : آکادمی یوگا مازندران http://www.yogaacademy.ir/ ادامه مطلب »
کسب و کار درجه یک علی آقا
یه روز که داشت سوار مترو میشد نزدیک در ورودی، یه تابلو توجهش رو جلب کرد: “این مغازه واگذار میشود” ….. خودش بود! تمام چیزی که لازم داشت همین بود! ترکیب کار تو ذهنش، خیلی شفاف و روشن شکل گرفته بود. ـ مغازه کوچک دم در ورودی مترو ـ چایی شیرین و ساندویچ نون و پنیر تو ظرف یکبار مصرف که سرپایی هم میشد خوردش. بله کارها ردیف شده بود. اجاره مغازه که رسمی شد لوازم رو مستقر کرد و شروع کرد به کار. تابلو زد: “صبحانه علی آقا”، مردم هم ازهمون روز اول استقبال خوبی نشون دادن. یه چایی داغ و خوشمزه و خوش طعم با نون سنگک و پنیر تبریز. ظرف ٣ یا ۴ دقیقه یه صبحانه خوب میخوری، قیمت هم مناسب بود. آقا چند روزی نگذشت که جلوی در مغازه به اون کوچیکی “صف” میبستن! گاهی ١٠ ـ ١۵ نفر تو صف بودن. به قول امروزیها؛ بیزینس عالی ….. توپ! مردم راضی، “علی آقا” هم خوشحال. تا حالا شنیدین یکی از بس کارش خوب باشه مردمو کلافه کنه؟ !؟! “ای داد و بیداد، حالا چیکار کنم؟ این جاشو نخونده بودم!!!” میدونین چی شده بود؟ خوب صبحانه علی آقا کارش گرفته بود، متقاضی زیاد بود و صف گاهی ... ادامه مطلب »
قلعه زنان وفادار
در شهر وینسبرگ آلمان قلعه ای وجود داردبنام زنان وفادار که داستان جالبی داردو مردم آنجا با افتخار آنرا تعریف میکنند: در سال ۱۱۴۰ میلادی شاه کنراد سوم شهر را تسخیر میکند و مردم به این قلعه پناه می برند وفرمانده دشمن پیام میدهد که حاضر است اجازه بدهد فقط زنان وبچه ها ازقلعه خارج شوند و به رسم جوانمردی با ارزش ترین دارایی خودشان را هم بردارند و بروند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشند قیافه فرمانده دیدنی بود وقتی دید هر زنی شوهرخودش را کول کرده ودارد ازقلعه خارج میشود …! زنان مجردهم پدر یا برادرشان را حمل میکردند شاه خنده اش میگیرد اما خلف وعده نمی کند و اجازه میدهد بروند و این قلعه از آنزمان تا به امروز به نام ” قلعه زنان وفادار” شناخته میشود اینکه با ارزش ترین چیز زندگی مردم آنجا پول و چیزهای مادی نبود و اینکه اینقدر باهوش بودند که زندگی عزیزان خود را نجات دادند تحسین برانگیز است دعاکنیم دراین روزگار نیز باارزشترین داراییهای دنیوی ما خانواده و عزیزانمان باشند نه پول،ثروت،ماشین،خانه ،پست ومقام … چرا که ارزش اینها به انسانهای دور و برمان است، به«انسانیت همه مان» منبع : http://www.cloob.com/ باز نشر : آکادمی یوگا مازندران ... ادامه مطلب »