خانه » بایگانی برچسب : داستان پائولو کوئیلو

بایگانی برچسب : داستان پائولو کوئیلو

داستان سگ و قصاب

قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد. با تعجب کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را برداشت. روی آن نوشته بود، لطفا ۱۲ عدد سوسیس و یک ران گوشت بدهید. ۱۰ دلار همراه کاغذ بود! قصاب که تعجب کرده بود، سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و از دهان سگ آویزان کرد. سگ هم کیسه را گرفت و رفت! قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود، تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد. سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد. قصاب به دنبالش راه افتاد. سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید، نگاهی به تابلو حرکت اتوبوسها کرد. ایستاد. قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند. اتوبوس امد، سگ جلوی اتوبوس رفت شماره آنرا نگاه کرد به ایستگاه برگشت صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد، دوباره شماره آنرا چک کرد، اتوبوس درست بود، سوار شد. قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود، سوار شد. اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ ... ادامه مطلب »